11/02/2008

قصه من و مهمون ناخونده

.از قضا بعد از گذر از مرز میانی ایران و سیاحت ایالات هرمزگان خداوند دید زدحالی دیگه ای نداره بزنه این توده رو انداخت تو کله من.
حالا نیست من خیلی متعادل بودم اینم اضافه شد. سربازی و شکست عشقی،اینم توهم اتمام حیات. واقعاً که فتبارک الله احسن الخالقین .این معجزات واقعاً باعث قوت قلب من میشه؛سعی میکنم فقط فکر نکنم، فعلاً فقط میخوام زندگی کنم وازهرچی سانسور و مراعات فرار کنم

12/09/2006

استاد توحیدی و کلاس موای تای






تقدیم به استاد عزیز شاهین شهابلو
و با تشکر از استاد محمد توحیدی بنیان گزار موای تای در ایران

11/23/2006

مامان...من جيش دارم










و تازه متوجه حضور من ميشه!